۱۳۹۱ آبان ۴, پنجشنبه

از اداره برق، با عشق

يك خانم سرخپوستي هست به اسم رز كه، به دنبال عارضه قلبي برای مادرم و تا پیش از درگذشتش، از طرف دولت كانادا موظف شده بود به او در كارهاى خانه كمك كند.

من: رز، مثل این که خیلی خوشحالی؟
رز: آره یک نامه از یکی از دوستام گرفتم
من: خبر خوبی داده؟
رز:  نه همین که نامه داده یعنی به فکرم بوده. تلفن زدن مال وقتیه که باهات کار دارن. ولی نامه فرستادن فرق داره. واقعن باید به فکر یکی باشی براش نامه بفرستی. بعضی وقت ها آدم فکر می کنه فقط اداره برق و تلفن به فکرشن 

۲ نظر:

  1. آره، نامه ی چیز دیگه است؛ حتی پیامک هم از تلفن بهتره. تلفن نه تنها تنبلانه است. بلکه درک حضور دیگری پشت خط آدم را در بسیاری مواقع به تعارفات غیرصادقانه می اندازد: جانم، قربونت بشم، فدات بشم. ی پیامک که مدعی نوشته تصدقت گردم بیش تر قابل باوره تا گفتن همین پشت تلفن. پشت تلفن حضور غایبانه ای است که زبان را از صداقت می اندازد. یا دیالوگ مستقیم یا نامه.بعضی چیزها رو فقط می شه در نامه نوشت. و اصلاً به قول رز نفس نامه چیز دیگه است. نامه می تونه فقط حاوی «...» باشه. و این در بسیاری موارد از هرچیز دیگه ای گویاتره.

    پاسخحذف