۱۳۹۲ آذر ۳, یکشنبه

روز آرزویی

يك خانم سرخپوستى هست به اسم رز كه، به دنبال عارضه قلبى برای مادرم و تا پیش از درگذشتش، از طرف دولت كانادا موظف شده بود به او در كارهاى خانه كمك كند. 

رز: فیلم درباره ستاره ها می بینی؟
من: آره راجع به ستاره هایی که وقتی نورشان به ما می رسد مدت هاست که مرده اند. سال نوری می دونی چیه، رز؟
 رز: نه.
من: نور با سرعت بالایی حرکت می کند. مسافتی را که در یک سال با این سرعت طی شود می گویند سال نوری. یک سال نوری مسافت زیادیه و برخی از این ستاره ها هزاران سال نوری با ما فاصله دارند. 
رز: چه جالب. ما هم یک چیزی داریم بهش می گیم روز آرزویی. شبیه این حرفهاست. فاصله جایی که آدم باید در مدت روزهای آرزوییش  طی کند تا به آن برسد.
من:  واقعن؟ من چند روز آرزویی با اون جا فاصله دارم؟
رز: حسابش با روز سخته. تو یک هفت هشت سال آرزویی با سرزمین موعودت فاصله داری. 

۱۳۹۲ آبان ۲۲, چهارشنبه

سابان

سابان (ترکیب شده از کلمات سبیل و آبان) یک برنامه یک ماهه است که در آن مردها سبیل خود را در طول ماه آبان نمی زنند تا توجه عموم را به مسائل مربوط به بهداشت و بیماری های مختص مردان از جمله سرطان پروستات جلب کنند. در زبان انگلیسی این  برنامه را Movemebr  می خوانند که مرکب است از کلمات Moustache به معنای سبیل و November   که دومین ماه پاییز در تقویم میلادی است. هدف این برنامه "تغییر چهره بهداشت مردان عنوان شده است". با نشویق مردان به شرکت کردن در این برنامه دست اندرکاران سابان بر آنند تا به تعداد مردانی که مرتب و به شکل سالانه سلامت خود را می سنجند بیافرایند و به این ترتیب تشخیص سرطان در مراحل اولیه را بالا ببرند و از تعداد مرگ های قابل پیشگیری بکاهند. 

۱۳۹۲ آبان ۲۱, سه‌شنبه

ما و ماشین

يك خانم سرخپوستى هست به اسم رز كه، به دنبال عارضه قلبى برای مادرم و تا پیش از درگذشتش، از طرف دولت كانادا موظف شده بود به او در كارهاى خانه كمك كند. 

من: به به، دسته گل رو برای کی خریدی؟
رز: برای این ماشین قبض پارکینگ بیمارستان. قبلن ها تا می رسیدم بهش یادم می افتاد که قبض رو ندادم. دسنگاه هم فقط رسید قبض پرداخت شده رو قبول می کنه. باید بر می گشتم دوباره توی بیمارستان پول پارکینگ رو حساب می کردم.. دیروز که باز یادم رفته بود قبضو بدم دیدم که می شه همون جا بهش پول هم داد. روزم ساخته شد. تصمیم گرفتم براش گل بخرم.
من:رز، بعضی اوقات شورشو در میاری.
رز: موافق نیستم. تو همین پنج دقیقه پیش بستگان ماشین ریش تراشیت رو بستی به فحش. 

۱۳۹۲ آبان ۱۱, شنبه

خارج نویسی

بزرگترین اقیانوس دنیا در شهر مونتری ایالت کالیفرنیا شروع می شود،
 یا شاید تمام می شود.
بستگی دارد به اینکه آدم به چه زبانی حرف بزند.
ریچارد براتیگان

خارج نویسی

سمیناری درباره ماهیت، تاریخ و تجربه نوشتن فارسی زبانان در خارج از ایران

سخنرانان:
نازیلا خلخالی – زبان شناس "خارج نویسی: زبان و ادبیات مهاجر و تاریخچه آن"
مهدی نسرین – پژوهشگر فلسفه "ادبیات مهاجرت یعنی چه؟ صحبت درباره تأثیر متقابل هویت و زبان"
محمد جباری – وبلاگ نویس (از مونترال) "نوشتن در خانه دیگری"
آیدا احدیانی – نویسنده داستان کوتاه (از تورونتو)"فکر کردن به زبان خودی، نوشتن به زبان بیگانه"


زمان: شنبه بیست و سوم نوامبر 2013 – از ساعت سه تا شش بعد از ظهر
مکان: University of Ottawa, 100 University (128 Stanton), SITE A0150