ترجمه رمان "ستاره باز" نوشته رومن گری چا پ شده توسط
نشر مرکز چند وقت پیش به چاپ سوم رسیده است.
این بخشی از ترجمه فصل ششم است:
"اتفاقات همین چندروز پیش شروع شده بودند.
در ابتدا خطرناک به نظر نمی آمدند چرا که آلمایو همیشه با اقتدار افسار ارتش و پلیس
را در اختیار خود داشت. افسران جوان در شمال شورش کرده بودند و به نظر می رسید افرادشان
از آن ها تبعیت کرده باشند، هر چند این موضوع هنوز چندان قطعی نبود. تلاش مذبوحانه
ای بود – به زور هزار نفری می شدند- همان صبح آلمایو در یک جلسه دولتی در قصر
ریاست جمهوری حاضر شد و آن جا رئیس ستاد موقعیت دقیق شورشیان و نیروهای وفادار را
روی نقشه به او نشان داد و قول داد که این پادگان کوچک و دور افتاده در شمال ظرف
چهل و هشت ساعت محاصره و منهدم شود. آن چه اهمیت داشت این بود که موضوع به سرعت فیصله
یابد، پیش از آن که خبر چنین تلاش عبثی به مطبوعات آمریکایی درز کند....
... اما آن چه آلمایو را متحیر و مشوش می کرد شورش
ارتش نبود- ارتش پر از سرهنگ های جوانی بود که گرسنه و جاه طلب بودند و صبر
نداشتند. آنچه واقعاً وی را شگفت زده کرده بود پایین دستی ها بودند: رعیت های کوچه
و بازار، کارگران، مغازه داران- آن هایی که مطلقاٌ هیچ چیز از این ماجراها به دست
نمی آوردند. آن ها به او پشت کرده بودند- و تقریباً بدون سلاح- چرا که وی همواره
مواظب این موضوع بود، چماق و سنگ و ساطور به دست گرفته بودند و حتی با دست خالی می
جنگیدند. اکنون سعی داشتند به اقامتگاه برسند. هزاران هزارشان، دست در دست، سرود
خوان و نعره زنان پیش می آمدند... می توانست از ورای رگبار مسلسل ها غرش عنان گسیخته ای را که مانند دریایی خشمگین پیش می آمد و بالا می رفت بشنود: صدای مردم."
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر