۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۹, پنجشنبه

In vino veritas


يك خانم سرخپوستى هست به اسم رز كه، به دنبال عارضه قلبى برای مادرم و تا پیش از درگذشتش، از طرف دولت كانادا موظف شده بود به او در كارهاى خانه كمك كند. اوجین همسر رز هم از بومیان آمریکای شمالی است.  

من: ندیده بودم تلفن زدنت این قدر طول بکشه.
رز: با اوجین حزف می زدم. برای شما مردا باید هر چیزی رو چندبار توضیح داد.
من: جدن؟ چی رو براش توضیح دادی؟
رز: می گه حالا که ساعت کار هر دومون رو کم کردند، باید قید شراب خوب رو بزنیم و بریم سراغ جنس ارزون.
من: خب فکر کنم حق با اونه.
رز: همین دیگه. داشتم برای بار چندم براش توضیح می دادم که زندگی کوتاهتر از اونیه که آدم شراب نامرغوب بنوشه. باید از چیزهای دیگر بزنیم.

۲ نظر:

  1. رز هم حرف بدی نزده!!! :)

    پاسخحذف
  2. سلام مهدی جان
    وقتت بخیر...
    من یکی از اعضای پرتابه هستم.
    می دونی بعضی وقتا یه سری حرفا هستن که نه می شه تو وبلاگ نوشتشون ( یعنی به اندازه ی یه پست وبلاگ نیستن) و نه دوست داری از بین برن...
    من اومدم بهت بگم که پرتابه دقیقا جائیه واسه این حرفا یعنی می تونی تو پرتاب های 198 کاراکتری همه ی حرفای مینیمالت رو بنویسی
    ما تو پرتابه کپی پیست نمی کنیم و خوشحال میشیم که تو هم بیای تو جمع ما و از نوشته هات بهره مندمون کنی...
    منتظرتیم
    http://Partabeh.Com

    پاسخحذف