يك خانم سرخپوستى هست به اسم رز كه، به دنبال
عارضه قلبى برای مادرم و تا پیش از درگذشتش، از طرف دولت كانادا موظف شده بود به
او در كارهاى خانه كمك كند. اوجین همسر رز هم از بومیان آمریکای شمالی است.
من: ندیده بودم تلفن زدنت این قدر طول بکشه.
رز: با اوجین حزف می زدم. برای شما مردا باید هر چیزی رو چندبار توضیح
داد.
من: جدن؟ چی رو براش توضیح دادی؟
رز: می گه حالا که ساعت کار هر دومون رو کم کردند، باید قید شراب خوب رو
بزنیم و بریم سراغ جنس ارزون.
من: خب فکر کنم حق با اونه.
رز: همین دیگه. داشتم برای بار چندم براش توضیح می دادم که زندگی
کوتاهتر از اونیه که آدم شراب نامرغوب بنوشه. باید از چیزهای دیگر بزنیم.
رز هم حرف بدی نزده!!! :)
پاسخحذفسلام مهدی جان
پاسخحذفوقتت بخیر...
من یکی از اعضای پرتابه هستم.
می دونی بعضی وقتا یه سری حرفا هستن که نه می شه تو وبلاگ نوشتشون ( یعنی به اندازه ی یه پست وبلاگ نیستن) و نه دوست داری از بین برن...
من اومدم بهت بگم که پرتابه دقیقا جائیه واسه این حرفا یعنی می تونی تو پرتاب های 198 کاراکتری همه ی حرفای مینیمالت رو بنویسی
ما تو پرتابه کپی پیست نمی کنیم و خوشحال میشیم که تو هم بیای تو جمع ما و از نوشته هات بهره مندمون کنی...
منتظرتیم
http://Partabeh.Com