يك خانم
سرخپوستي هست به اسم رز كه، به دنبال عارضه قلبي برای مادرم و تا پیش از درگذشتش،
از طرف دولت كانادا موظف شده بود به او در كارهاى خانه كمك كند.
من: رز، هیچ
نمی دونستم پدرت فعالیت سیاسی می کرده.
رز:
هیچوفت هم نپرسیده بودی.
من: آره،
برام خیلی جالب بود که چهل سال پیش بیانیه داده علیه دولت که حق نداره تو زمین های
شما سد بزنه.
رز: البته
شهرت پدر من بابت اون بیانیه نیست بلکه بابت جمله آخرشه. اعضای قبیله من بیانیه رو
این جوری تمام می کنند: "هیچ موجودی حق ندارد بر روی رودخانه های ما سد
بزند" و پدر من هم این تکمله را اضافه می کند: " البته به جز سمورهای
آبی".
:)))
پاسخحذف